من به آزادی بیان فکر می کنم
به‌عنوان یک حق بنیادی بشر - حقوقی که به تضمین تمام حقوق دیگر من کمک می‌کند. من
از روزگار من در سازمان ملل متحد آگاه بودم که ماده 19 یونیورسال
اعلامیه حقوق بشر بیان می کند که مردم حق دارند «جستجو کنند، دریافت کنند».
و از طریق هر رسانه ای و بدون توجه به مرزها، اطلاعات و ایده ها را به مردم منتقل می کند.
من به عنوان یک نویسنده و یک سیاستمدار آگاه هستم که چقدر خوش شانس هستیم که در یک کشور زندگی می کنیم
کشوری که این حق را برای ما تضمین می کند. نویسندگان در برخی از کشورهای در حال توسعه
برای مبارزه با این استدلال که توسعه و آزادی بیان هستند
ناسازگار است - برای مثال رسانه ها باید در خدمت اهداف توسعه باشند
همانطور که توسط دولت تعریف شده است، یا فقط در محدوده آنچه
مراجع اجتماعی و دینی را مجاز تعریف می کنند. جهان در حال توسعه است
پر از نویسندگان، هنرمندان و روزنامه نگارانی که باید در جوامعی که این کار را انجام می دهند، فعالیت کنند
این آزادی را به آنها ندهید. آزادی بیان برای آنها اکسیژن است
بقای خود و جامعه خود را، اما آنها خفه شده اند. در کشورها
در جایی که حقیقت چیزی است که دولت یا نهاد مذهبی می گوید درست است،
آزادی بیان برای به تصویر کشیدن حقایق بدیل جامعه ضروری است
برای زنده ماندن نیاز به تطبیق دارد.