طنز این است که اروپا وام گیرنده از صندوق بین المللی پول است. به جای
ورشکستگی کشورهای اروپایی مانند یونان، اسپانیا یا ایرلند منجر به الف
کاهش وزن رأی اتحادیه اروپا در هیئت مدیره، مشکلات اروپا را به همراه داشته است
بدبینانه برای توجیه انتصاب لاگارد استفاده شد. دقیقاً به خاطر آن است
اروپایی‌ها استدلال می‌کنند که مشکلات مالی اروپا، برای حل آن به یک اروپایی نیاز است
صندوق بین المللی پول به طور موثر با آنها برخورد کند. (ولفگانگ مونچائو در امور مالی
تایمز توضیح داد که یک رئیس صندوق بین المللی پول «باید در جلسات سرها را به هم بکوبد
وزرای دارایی اروپا، و باید به طور موثر با برخی گفتگو کنند
سران بسیار دشوار دولت ها و ایالت ها.) به طرز عجیبی، همان استدلال
هنگامی که آنفولانزای آسیایی توسط صندوق بین المللی پول اروپایی رسیدگی می شد، هرگز استفاده نشد
کارگردان، میشل کامدسوس، که آشکارا با آداب و رسوم آن ناآشنا بود
قاره اگر مشکلات اقتصادی آسیا در اواخر دهه 1990 باعث شد دهلی نو تماس بگیرد
برای یک رئیس صندوق بین المللی پول آسیایی، ما از دادگاه می خندیدیم. مخفف
صندوق بین المللی پول، که قبلا توسط جهان سومی های شرم آور می گفتند، مخفف «ورشکسته ها» است.
باید حنایی. با داشتن مسئول اروپایی، ممکن است این مورد اصلاح شود
«ورشکسته ها ممکن است شکوفا شوند».
بنابراین یک بار دیگر یک اروپایی ظاهراً رئیس یک موسسه شده است
تحت کنترل 187 کشور عضو، در فرآیندی که عملاً تبعیض قائل است
در مقابل 93 درصد از جمعیت جهان. به عنوان مفسر ونزوئلایی
مویسس نعیم پیش از اتخاذ تصمیم، با قاطعیت نوشت: «در هر روز
صندوق بین‌المللی پول از دولت‌هایی که به دنبال کمک مالی آن هستند، می‌خواهد
اصول بازار کارایی، شفافیت و شایسته سالاری را در مبادله اتخاذ کنید
برای کمک آن با این حال، همان نهاد رهبر خود را از طریق یک فرآیند انتخاب می کند
کاملاً با آن ارزش ها در تضاد است.
این سیستمی است که برای اصلاحات آماده است. اروپا و جهان می توانستند سود ببرند
از داشتن رئیس صندوق بین المللی پول از یک کشور در حال توسعه با تجربه
مدیریت موفقیت آمیز یک بحران جدی اقتصادی آگوستین کارستنز مکزیکی،
به عنوان مثال، اعتبار قابل توجهی داشت و مسلماً بیشترین اعتبار را داشت
نامزد واجد شرایط برای این شغل در میان کسانی که در نزاع هستند. یک هندی ممکن است داشته باشد
یک رقیب ارزشمند بود که منعکس کننده نفوذ فزاینده کشور ما در
اقتصاد جهانی. آرویند سوبرامانیان، اقتصاددان هندی، سابق صندوق بین المللی پول
کارمند، استدلال کرد که «فقدان صدای قوی از هند مایه تاسف است زیرا
قدرت و مشروعیت نهادهای چندجانبه، که در راستای منافع بلندمدت هند است، در خطر است. خطر اینجاست که اگر هند، همراه با دیگران،
در حاشیه نشسته است و بحث بین المللی به شدت درگیر نیست، آنجا
به طور پیش فرض تصمیم گیری خواهد بود. این فقط به تداوم این وضعیت کمک می کند
موجود، یک نهاد مهم چندجانبه است که اساساً غیرجهان‌شمول باقی می‌ماند
در مشروعیت، فاقد خرد و عینیت، و بی جهت سیاسی شده است.»
این دقیقاً همان چیزی است که اکنون اتفاق افتاده است. تسلط یک مشت کوچک
کشورهای صنعتی غربی در موسسات مالی بین المللی به نظر می رسد
در جهانی که پویایی اقتصادی تغییر کرده است، به طور فزاینده ای غیرعادی است
مقاومت ناپذیری از غرب تا شرق. ما به وضوح به نقطه ای رسیده ایم که
نیاز به طراحی مجدد سیستم حاکمیت جهانی در اقتصاد کلان وجود دارد
عرصه، تا اطمینان حاصل شود که همه کشورها می توانند به شیوه ای متناسب با آن شرکت کنند
ظرفیت آنها
نشست سران گروه 20 در پیتسبورگ در سپتامبر 2009 روندی را به راه انداخت
بازطراحی جهانی معماری مالی و اقتصادی بین المللی و داشته است
تبدیل شدن به یک پلتفرم معنادار برای گفتگوی شمال-جنوب دقیقاً به این دلیل
جنوب در ترکیب G20 کاملاً بر شمال برتری ندارد.
اجلاس پیتسبورگ تصمیم به اصلاح نهادهای برتون وودز گرفت
تغییر قدرت تصمیم گیری (5 درصد سهمیه صندوق بین المللی پول و 3 درصد
درصد از قدرت رای بانک جهانی) از جهان توسعه یافته به
اقتصادهای در حال توسعه و در حال گذار کشورهایی مانند هند، برزیل، روسیه و
چین خواستار ارقام بالاتر شده است - 7 درصد سهمیه صندوق بین المللی پول و 6
درصد از اختیارات رای بانک جهانی - باید منتقل شود و هدف بلندمدت آنها برابری گسترده بین کشورهای توسعه یافته و
اقتصادهای در حال توسعه/ گذار در موسسات مالی بین المللی
مطمئناً به نظر غیرقابل انکار است که بحران مالی اخیر جهانی نشان داد
که نظارت بر ریسک توسط نهادهای بین المللی و هشدار اولیه
مکانیسم هایی برای همه کشورها لازم است. به عبارت دیگر، مهم است که، در
در زمینه حاکمیت جهانی، کشورهای در حال توسعه باید صدای خود را داشته باشند
در نظارت بر عملکرد مالی جهانی همه کشورها به جای آن
صرفاً یک مورد از ثروتمندانی است که بر بزهکاری اقتصادی نظارت می کنند
فقیر. انتصاب لاگارد به جای اینکه به عنوان یک شکست پذیرفته شود، باید
به عنوان محرکی برای هند در انجام این تغییر بسیار مورد نیاز است.
اقتصاد احیا شده هند و مدیریت آن بر تأثیر جهان
رکود به آن حق می دهد که الف