این پیام زمانی تقویت شد که کلیسای دوران کودکی او از برگزاری مراسم تشییع جنازه وزیر موسیقی خود خودداری کرد، زیرا او بر اثر ایدز درگذشت. رابرت توضیح داد: این وزیر موسیقی خاص، و من قسم می خورم، گروه کر ما قبل از آمدن این مرد و بعد از آن هرگز یکسان نبود، زیرا در زمان او روزهای شکوه کلیسای ما بود. افزایش حضور داشتیم.

چند نفر فقط برای شنیدن گروه کر ما به کلیسای ما می آمدند زیرا صدای واقعاً خوبی بود که او تولید می کرد. اما او بر اثر ایدز درگذشت و کلیسا از برگزاری مراسم خاکسپاری او در کلیسا به همین دلیل خودداری کرد. او حداقل 5 سال مدیر موسیقی بود. خانواده گفتند که کلیسا به ما اجازه نمی دهد که اینجا خدمت کنیم زیرا او ایدز داشت.

وزیر نگفت چرا او بدون هیچ توضیحی فقط گفت: «اینجا انجام نمی‌شود»، اما خانواده به صراحت گفتند: «این چیزی است که به ما گفته شده و به همین دلیل است که آن را اینجا نداریم.» «خداوند به من خواهد گفت» >> 71 با امتناع از رهبری مراسم تشییع جنازه یکی از اعضای کلیسا که زمانی فعال بود، به دلیل اینکه او بر اثر یک «بیماری همجنسگرایان» درگذشت، پیام روشنی را به اهل محله فرستاد که همجنسگرایان اساساً بدون توجه به اینکه چقدر ارزش ندارند.

آنها خدمات زیادی به سازمان های مذهبی دگرجنس گرا ارائه می دهند و قربانی می کنند. رابرت ادامه داد: من متحیر شدم زیرا این مرد برای این کلیسا کارهای بزرگی انجام داده بود و ما حتی نمی‌توانیم او را در کلیسا تجلیل کنیم که او در 5 سال گذشته فقط به دلیل ابتلا به ایدز به پرورش آن کمک کرد؟ برای من ناامید کننده بود.

اگر همجنس گرا هستید، بخشی از ما نیستید. . . رابرت هنوز خود را مسیحی می داند، اما به دلیل موضعی که در مورد همجنس گرایی دارد، باپتیست نیست. او در یک کلیسای مسیحی غیر مذهبی شرکت می کند که هم از نظر نژادی متنوع است و هم همجنس گرایان را می پذیرد. هیچ یک از مخبران سیاه پوست من درباره هیچ عضوی که رسماً از کلیساهای سیاهان اخراج شده باشد صحبت نکردند.

در عوض، همجنس‌بازان مشکوک یا شناخته شده سیاه‌پوست در یک رابطه «نپرس، نگو» با محله وجود داشتند، نادیده گرفته شدند، یا کنار رفتند. کلیساهای سیاه‌پوست به‌طور سنتی منبع حمایت و پناهگاهی از ظلم و تبعیض برای اعضا بوده‌اند.7 نژادپرستی نهادی منجر به پیامدهای غیرقابل پیش‌بینی و فرار در زندگی اقلیت‌های نژادی می‌شود.

یک کلیسای سیاهپوست پر جنب و جوش باید مکانی بخشنده و خوشایند برای اعضای جامعه باشد - حتی زمانی که آداب و رسوم اجتماعی را نقض می کنند - به جز اگر فرد مورد نظر همجنس گرا باشد. شما می توانید برادر اسکیزوفرنی خود، عموی الکلی خود، خواهر نوجوان مجرد خود، همسایه خود را که به همسر و فرزندانش بدرفتاری می کند، بیاورید، اما همانطور که کتی، که یک آفریقایی آمریکایی، 35 ساله و اهل کنتاکی مرکزی است، مشاهده کرد، «نمی توانید آنها را بیاورید. به کلیسا بروید و بگویید: "این برادر همجنسگرای من است." بچه های خارج از ازدواج زمانی که 15، 16 ساله هستند، کلیسای سیاه با آن مشکلی ندارد. منظورم این است که ناراحت‌کننده است، آنها نمی‌خواهند آن را ببینند، اما دور هم جمع می‌شوند، به شما دوش بچه می‌دهند، برای شما دعا می‌کنند.

اما اگر همجنس‌گرا هستید، آن‌ها به شما کاملاً متفاوت نگاه می‌کنند، مثل اینکه این بدترین کاری است که می‌توانید انجام دهید. برادر من یک مجرم مجرم است. او یک فروشنده مواد مخدر است. وقتی کوچکتر بودم، دیدم که مادرم او را به کلیسا برد، و آنها طوری رفتار کردند که انگار او بزرگترین چیزی بود که تا به حال وجود داشت، زیرا خدا او را نجات داد.

کتی از زمانی که بیرون آمده تنها چند بار به کلیسای خانوادگی خود بازگشته است زیرا احساس می کند با او بی عدالتی می شود. دانشمند علوم سیاسی 72 << «خدا به من خواهد گفت» کتی جی کوهن به بررسی این موضوع می پردازد که چرا کلیسای سیاهان فعالیت همجنس گرایی را «بدتر» نسبت به سایر رفتارهای احتمالاً مشکل سازتر و مخرب تر در کتاب خود به نام مرزهای سیاهی: ایدز و شکست سیاست سیاه کوهن توضیح داد که روحانیون بین رفتار "بیمار" مصرف کنندگان مواد مخدر در مقابل رفتار "گناهکارانه" همجنسگرایان تمایز قائل می شوند.

کوهن می نویسد، نه رفتار و نه سبک زندگی توسط کلیسا تایید نمی شود، اما مصرف مواد مخدر به عنوان یک "شرط" موقتی تلقی می شود که روحانیون سیاه پوست می توانند آن را تصدیق کنند، درباره آن صحبت کنند، و مهمتر از همه، برنامه هایی استاد گلوگاهی برای آن توسعه دهند. از سوی دیگر، همجنس گرایی به عنوان رفتاری گناه آلود تلقی می شود که نباید آن را تصدیق یا پذیرفت.

جالب توجه است، این تحلیل همچنین نشان می دهد که برخی از مسیحیان ممکن است همجنس گرایی را بدتر از سایر «رفتارها» درک کنند، زیرا آن را تغییرناپذیرتر می دانند. ، موقتی نیست و تغییر آن سخت تر از فعالیت مجرمانه است. چنین استدلالی به طور ضمنی در تنش با استدلال محافظه کار مسیحی است که همجنس گرایی یک انتخاب است.